علم تجوید از علوم اسلامى است که به تدریج از علم قرائات منشعب و در حدود قرن چهارم به صورت علمى مستقل مطرح شد. مشهور است که ابومزاحم موسى بن عبیداللّه بن یحیى خاقانى (م. ۳۲۵٫ق)، موضوعات علم تجوید را در قالب قصیدهاى به نظم کشید که به «قصیده خاقانیه» معروف است.
به عقیده حاجى خلیفه این اثر منظوم، نخستین اثر مستقل در علم تجوید به شمار مىآید.[۱[
گفتنى است که قبل از خاقانى، بخشى از مباحث علم تجوید، شامل باب مخارج و صفات حروف را ادیب و دانشمند بزرگ شیعى، خلیل بن احمد فراهیدى در کتاب «العین» مطرح کرده است. پس از وى، شاگرد او سیبویه (م. ۱۷۷ یا ۱۸۰ق.) همان مباحث را با اندکى شرح و توضیح در اثر مشهور خود الکتاب فراهم آورد.[۲] ویژگى کتاب سیبویه آن است که افزون بر مباحث مخارج و صفات حروف، موضوعات دیگرى را از علم تجوید، در ضمن مسائل علم صرف مطرح ساخته است؛ به عنوان نمونه، بحث ادغام، ازاین دسته است. گرچه سیبویه مبحث ادغام را از دیدگاه صرفى آن بررسى کرده است؛ اما مىتوان پارهاى از اقسام و مصادیق ادغام را که در علم تجوید و قرائات مطرحاند، در آن مشاهده کرد.
به طور کلى تا قرن چهارم هجرى موضوعات علم تجوید به طور پراکنده، در کتب مربوط به علم قرائات مندرج بوده و معمولا احکام و قواعد تجویدى مطابق با اصول قرائى هر یک از قاریان مشهور، مورد بحث قرار مىگرفتهاند. نسبت علم قرائات و علم تجوید، عموم و خصوص است؛ معظم قواعد تجوید، زیر مجموعه اصول قرائىاند که در علم قرائات مطرح مىشوند. از سوى دیگر، برخى از آثار و مباحث قرائى، مبیّن ضوابط و احکام تجویدى هستند. پارهاى دیگر نیز صرفاً به بیان فروع قرائى (فرشالحروف) پرداختهاند...
کهنترین اثرى که در علم قرائات مىشناسیم، کتابى است با عنوان کتاب فىالقرائه از یحیى بن یَعمُر (م. ۹۰ق.). وى از قاریان معروف بصره و از شاگردان ابوالاسود دوئَلى است. یحیى بن یَعمر این کتاب را در واسط عراق نگاشته است.[۳[
اثر دیگر، کتاب القرائه متعلق به زید بن على است که در سال ۱۲۲ به شهادت نایل آمده است. زید قرائت خاصى داشت که در عصر او به وسیله عمربن موسى وجیهى تدوین شد.[ ۴] ابوعمرو بن علاء (م. ۱۵۴ق.) از قاریان هفتگانه نیز داراى اثرى است به نام کتاب القرائات.[۵[
از آثار دیگرى که مربوط به اواخر قرن دوم است مىتوان به کتاب القرائه منسوب به حمزه بن حبیب (م. ۱۵۶ق.) از قاریان هفتگانه معاصر امامصادق(علیه السلام)اشاره کرد. اثر دیگر مربوط به علىبن حمزه کسائى از قراء سبعه با عنوان القرائاتاست. [۶[
در قرن سوم هجرى نیز مسائل تجویدى آمیخته با علم قرائات در آثار نویسندگان این قرن به چشم مىخورد. از شاخصترین نویسندگان این دوره مىتوان ابوعبیده قاسم بن سـلاّم (م. ۲۲۴ق.) را نام برد. از جمله آثار وى کتابهاى المقصور والممدود و القرائات است. ابوحاتم سهل بن محمد بن عثمان سجستانى بصرى (م. ۲۵۵ق.) از قاریان و ادیبان این دوره کتابهاى القرائات و اختلاف المصاحف را نگاشت.[۷[
در این عصر توجه نویسندگان و قرآن شناسان به مباحث مربوط به نقد و بررسى علل قرائات که حاوى حجم فراوانى از قواعد تجویدى مانند علل ادغام و مد و اماله بود معطوف شد. ادیب نامور، ابوالعباس محمد بن یزید بصرى (مبرّد) (م. ۲۸۶ق.) نیز کتابى با عنوان احتجاج القرائات به رشته تحریر درآورد. [۸[
در اوائل قرن چهارم ابوبکر عبدالله بن سلیمان سجستانى (م. ۳۱۶ق.) از قرآن شناسان این دوره دست به کار تألیف رساله فى القرائات شد. ظاهراً در این عصر، علم تجوید به صورت مستقل، مورد مطالعه قرار گرفته تا جایى که خاقانى (م. ۳۲۵ق.) این علم را به صورت منظوم سروده است. مهمترین کتابى که در زمینه علم قرائات، در قرن چهارم تدوین شده، کتاب الحجه للقراء السبعه تألیف ابوعلى فارسى است. وى چنان تبحرى در کار خویش داشته که پس از ورود به بحث از علل هریک از قرائات، از زوایاى گوناگونى آن وجه قرائى را مطالعه و به تناسب، مباحث تجویدى، قرائى، ادبى، لغوى و … را در گستره وسیعى مطرح مىکرده است. معاصر با خاقانى، ابن مجاهد (م. ۳۲۴ق.) دست به کار تألیف کتاب السبعه فى القراءات شد و بسیارى از احکام تجوید را در قالب اصول قرائى هریک از قاریان هفتگانه و راویان آنان گردآورى کرد. قواعدى مانند احکامِ هاى کنایه، احکام همزه مفرد، دو همزه یک کلمه، دو همزه در دو کلمه، احکام ادغام، اخفاء، مد و قصر، فتح و اماله. ابن جنّى (م. ۳۹۲ق.) نیز در پایان قرن چهارم در آثارى چون سرّ صناعه الاعراب و المحتسب فى تبیین وجوه شواذ القراءات به بحث درباره ویژگیهاى صوتى و آوایى و قواعد تجویدى و قرائى سایر قرائات پرداخت.
قرن پنجم هجرى شاهد ظهور قرآن شناسانى بزرگ بود که به خلق آثارى گرانبها پرداختند. ابومحمد مکى بن ابى طالب قیسى (م. ۴۳۷ق.) به تدوین کتاب الکشف عن وجوه القرائات السبع و عللها و حججها مىپردازد. در این کتاب بحثهایى گسترده و تخصصى در بیان علت وجوه قرائات و اصول قرائى و قواعد تجوید به چشم مىخورد.
از دیگر ستارگان درخشان این قرن، ابوعمرو عثمان بن سعید دانى قرطبى (م. ۴۴۴ق.) است.[۹] آثار مهم وى در علم قرائت عبارتاند از: جامعالبیان فى القراءات السبع، التهذیب لما تفرّد به کل واحد من القراء السبعه، التیسیر فى القراءات السبع، التحدید فى الاتقان والتجوید. وى در اثر اخیر به بررسى عمیق مبانى و مسائل علم تجوید پرداخته است. در پارهاى از موارد نیز وارد مباحث آسیبشناسى تجوید و تلاوت قرآن شده است.
مشهورترین کتاب ابوعمرو التیسیر فى القراءات السبع است. شهرت این اثر از این روست که محتواى آن به وسیله ابوالقاسم بن فیّره شاطبى (م. ۵۹۰ق.) در اواخر قرن ششم به نظم کشیده شد و به قصیده «حِرزُالأمانی و وجهُ التَهانی» معروف شد. این قصیده به سبب منظوم بودن و سهولت حفظ به صورت متن درسى مدارس و مکتبهاى قرائى آن زمان درآمد و تاکنون نیز به قوت خود باقى است. از قرن هفتم به بعد بیش از ۳۰ شرح بر قصیده شاطبیه نگاشته شده است که مهمترین آنها کتاب سراج القارئ المبتدئ و تذکار المقرئ المنتهى نگاشته ابوالقاسم على القاصح العذرى (م. ۸۱۰ق.) است.
تا قرن نهم هجرى آثار فراوانى در باب علم قرائات و تجوید پدید آمد؛ اما عمدهترین آثار مربوط به ابوالخیر شمسالدین محمد بن على بن یوسف جَزَرى دمشقى شیرازى شافعى (م. ۸۳۳ق.) است. دو اثر مهم وى در علم قرائات و تجوید یکى التمهید فى علم التجوید و دیگرى النشر فى القرائات العشر است. نخستین اثر را در ایام جوانى (۱۷ سالگى) و اثر دوم را در سنین پختگى نوشته است. به همین سبب آراى وى در النشر با التمهید اندکى تفاوت دارد.[۱۰[
اثر دیگر وى که به علم تجوید اختصاص دارد المنظومه الجزریه فىالتجوید است که بر ۱۰۷ بیت شعر مشتمل است. در این منظومه مبحث مخارج حروف با این بیت آغاز مىشود:
مخارج الحروف سبعه عشر***على الَّذى یَختاره من اخْتَبَر
سپس به ذکر صفات و سایر احکام و قواعد تجوید مىپردازد.
در قرن نهم و دهم قرآن شناسانى مانند جلالالدین سیوطى (م. ۹۱۱ق.) پا به عرصه وجود نهادهاند. سیوطى در تألیف الاتقان فى علوم القرآن به برخى از مباحث علم تجوید و قرائات مانند اماله و فتح، ادغام، اظهار، اخفاء، اقلاب، مد و قصر، و تخفیف همزه پرداخته است.[۱۱[
وى در کتاب البهجه المرضیه که شرح الفیه ابن مالک است مباحثى از علم تجوید و قرائات را در قالب مسائل صرف و نحو به تفصیل آورده است؛ مباحثى مانند ادغام، اماله، وقف و ابتدا.
در این قرن شیخ الاسلام، زکریا بن محمد الانصارى (م. ۹۲۶ق.) کتاب الدقائق المحکمه فى شرح المقدمه را در شرح منظومه جزریه در علم تجوید مىنگارد. شهاب الدین احمد بن محمد قسطلانى (م. ۹۲۳ق.) نیز شرحى را بر منظومه جزریه نگاشته و آن را العقود السنیه فى شرح المقدمه الجزریه نامیده است.[۱۲[
اثر دیگر وى لطائف الاشارات لفنون القراءات است. در این کتاب به مباحث جدى و تخصصى علم تجوید و قرائات مىپردازد. گاهى نیز به آسیبشناسى تجوید عملى مىپردازد.
در قرن یازدهم على بن سلطان محمد القارى (م. ۱۰۱۴ق.) شرحى بر شاطبیه با عنوان الهیات السنیه العلیه على ابیات الشاطبیه الرائیه نگاشت؛ همچنین شرح دیگرى بر مقدمه جزریه درعلم تجوید نوشت و آن را المنحالفکریه نامید. سیفالدین بن عطاءالله وفایى فضالى (م. ۱۰۲۰ق.) نیز شرحى با عنوان الجواهر المضیئه بر مقدمه جزرى نوشت.
در همین قرن، عماد الدین على قارى استرآبادى نیز کتابى را با عنوان ارشاد الاذهان الى تجوید القرآن در علم تجوید مىنگارد. وى کتاب تجوید دیگرى با عنوان التحفه الشاهیه و به نام شاه طهماسب صفوى به رشته تحریر درآوردهاست.
در قرن دوازدهم نیز چند اثر گرانمایه در علم قرائات پدید آمده است؛ محمدبن عمر بن قاسم بن اسماعیل بمقرى (م. ۱۱۱۰ق.) القواعد المقرره والفوائد المحرره را که درباره اصول و فروع قرائى هر یک از قاریان هفتگانه و راویان آنهاست تدوین کرد. آثار دیگر وى رساله فى القراءات السبع و بُغیه الطالبین و رغبه الراغبین در قرائت است.[۱۳[
اثر مشهور این قرن کتاب اتحاف فضلاء البشر فى القرائات الاربع عشر تألیف شهاب الدین احمد بن محمد البنّا الدمیاطى (م. ۱۱۱۷ق.) است. وى در این اثر، افزون بر بیان اصول قرائات دهگانه به شرح و بسط اصول قرائتهاى چهارگانه شاذ نیز پرداخته و در ضمن آن بسیارى از موضوعات مشترک میان علم قرائات و تجوید را بیان کرده است.
در همین قرن عبدالغنى بن اسماعیل صالحى حنفى نابْلُسى (م. ۱۱۴۳ق.) کتاب القول القاسم فى قرائه حفص عن عاصم را در اهمیت و مزیت قرائت حفص مىنویسد. دو اثر مربوط به علم تجوید نیز از وى در این دوره مانده است: کفایه المستفید فى علم التجوید و الاقتصاد فى النطق بالضاد.[۱۴[
گفتنى است که آثار پدید آمده پس از ابنالجزرى تا قرن حاضر معمولا تحت تأثیر آراىوى شکل گرفته است. در مباحث تجویدى نیز معیار عمده براى مؤلفان، منظومه جزریّه بودهاست.
اما در سه دهه گذشته تحولى در تدوین کتب تجوید و تعلیم آن صورت گرفته است؛ پیشرفت تکنولوژى و امکان دستیابى به تجهیزات تصویربردارى سبب شده تا حالتهاى دهان و زبان و اندامهاى گفتارى در هنگام تلفظ حروف به تصویر کشیده شود. در اطلس اصوات اللغه العربیه تصاویر حقیقى از اندامهاى گفتارى انسان در حین تلفظ هر یک از حروف عربى به وسیله پرتونگارى، ارائه و نخستین بار در سال ۱۳۷۳ شمسى، این تصاویر به وسیله رایانه بازسازى شده است. در نرمافزار آموزشتجوید با استفاده از تکنیک پویانمایى (انیمیشین) محل دقیق و چگونگى تلفظ هریک از حروف و حالتهاى زبان، دهان، دندانها و حلق و لبها، به صورت تصاویر متحرک نشان داده شدهاند. بخشى از این تلاش به کمک دستاوردهاى علم آواشناسى صورت گرفتهاند.
علم آواشناسى در دو قرن اخیر به دنبال وصف چگونگى تولید آواهاى زبان، به تحقیقات گستردهاى دست یازید. آواشناسان زبان عربى نیز به وصف دقیق کیفیت صوتى آواها و حروف زبان عربى پرداختند. استفاده از علم آناتومى (تشریح) اندامهاى گفتارى کمک فراوانى به بررسى مکانیسم تلفظ حروف کرد و ماهیت تلفظ آواهایى را همچون همزه و هاء روشن کرد. عالمان تجوید مخرج این دو آوا را در انتهاى حلق مىدانستند. این در حالى است که مطالعات جدید آواشناسى نشان مىدهد که آنها به طور مستقیم به وسیله تارهاى صوتى در حنجره تولید مىشوند.
علم آواشناسى (فونتیک) به مطالعه و وصف علمى آواهاى زبان مىپردازد.[۱۵[
دانشهاى تجوید و آواشناسى، هدف واحدى را پى مىگیرند و آن وصف آواهایى است که در اندامهاى گفتار انسان پدید مىآیند. تفاوت این دو علم در حوزه مطالعاتى آنهاست؛ دانش تجوید، تنها به وصف آواهاى زبان عربى مىپردازد که در تلاوت قرآن به کار مىروند؛ اما آواشناسى زبان عربى، به وصف آواهاى عربى به طور مطلق مىپردازد که شامل همه لهجههاى فصیح و عامى عربى است.
در دنیاى معاصر، قرآنى که در میان مسلمانان جهان تلاوت مىشود مطابق با روایت حفص از عاصم کوفى است و قواعد تجویدى که در منابع این علم گردآورى شده بیشتر بر اساس همین روایت تنظیم شده است؛ مثلاً در بحث ادغام، موارد ادغام متجانسین و متقاربین و در بحث مدّ، مقدار و موارد مدود و اماله و غنّه در ادغام ناقص و اخفاء و … مطابق با روایت حفص تدریس مىشوند. این در حالى است که در برخى از کشورهاى شمال آفریقا و غرب و مرکز آن، روایت ورش مصرى رواج دارد و مصاحف را مطابق با آن روایت مىنگارند و قرائت مىکنند؛ مانند کشور الجزایر. در لیبى نیز قرائت رسمى بر اساس روایت قالون، راوى دیگر نافع مدنى است. قرآنهاى لیبى با نام المصحف الجماهیرى منتشر مىشوند. در سودان نیز مصاحف به پیروى از روایت دُورى از ابوعمرو بصرى نگاشته و چاپ و تلاوت مىشوند.[۱۶[
منابع
آواشناسى زبان عربى، ابراهیم انیس، به کوشش علامى و سفیدرو، قم، ۱۳۷۴ش؛ الاتقان، السیوطى (م. ۹۱۱ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۷ق؛ احکام قراءه القرآن، محمود خلیل الحصرى (م. ۱۴۰۱ق.)، به کوشش محمد طلحه، مکه، دارالبشائر، ۱۴۱۶ق؛ الاصوات اللغویه، ابراهیم انیس، مصر، مکتبهالانجلو المصریه، ۱۹۷۵ م؛ بحارالانوار، المجلسى (م. ۱۱۱۰ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربى، ۱۴۰۳ق؛ بررسى تطبیقى میان علم تجوید و آواشناسى، محمد رضا ستوده، تهران، رایزن، ۱۳۷۸ش؛ البرهان فى علوم القرآن، الزرکشى (م. ۷۹۴ق.)، به کوشش مرعشلى، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۵ق؛ بغیه المرید من احکام التجوید، مهدى محمد الحرازى، بیروت، دارالبشائر، ۱۴۲۲ق؛ التبیین فى احکام تلاوه الکتاب المبین، عبداللطیف فایز دریان، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۲۰ق؛ تجوید جامع، ابراهیم پور فرزیب، تهران، سازمان تدوین کتب علوم انسانى، ۱۳۷۷ش؛ التجوید الواضح، احمدبن احمد الطویل، ریاض، دارابن خزیمه، ۱۴۲۰ق؛ التحدید فى الاتقان والتجوید، عثمان بن سعید الدانى، به کوشش غانم قدّورى، اردن، دارعمار، ۱۴۲۱ق؛ ترتیب العین، خلیل (م. ۱۷۵ق.)، به کوشش بکایى، قم، نشر اسلامى، ۱۴۱۴ق؛ تفسیر القرآن الکریم، سید مصطفى خمینى (م. ۱۳۵۶ش.)، به کوشش سجادى، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۶۲ش؛ التمهید فى علم التجوید، ابن الجزرى (م. ۸۳۳ق.)، به کوشش على حسین، ریاض، مکتبه المعارف، ۱۴۰۵ق؛ تنقیح الوسیط فى علم التجوید، محمد خالد منصور، اردن، دارالمناهج، ۱۴۲۱ق؛ الجامع الصغیر، السیوطى (م. ۹۱۱ق.)، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق؛ الجمع الصوتى الاول للقرآن الکریم، لبیب السعید، قاهره، دارالکتاب العربى؛ الجواب المفید فى الفرق بین التغنى والتجوید، عبدالرحمن بن محمد الدوسرى (م. ۱۳۸۹ق.)، به کوشش سعود بن عبدالله، ریاض، داراشبیلیا، ۱۴۲۰ق؛ درآمدى بر علم تجوید، ابن الجزرى (م. ۸۳۳ق.)، ترجمه: علامى و سفیدرو، قم، حضور، ۱۳۷۶ش؛ الرعایه لتجوید القرائه، مکى بن ابى طالب، به کوشش احمد حسن، اردن، دارعمار، ۱۴۱۷ق؛ سرّ صناعه الاعراب، ابوالفتح عثمان بن جنّى، به کوشش مصطفى السقا، قاهره، اداره الثقافه العامه بوزاره المعارف، ۱۹۵۴ م؛ سیر اعلام النبلاء، الذهبى (م. ۷۴۸ق.)، به کوشش گروهى از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق؛ سیر نگارشهاى علوم قرآنى، محمد على مهدوى راد، قم، هستى نما، ۱۳۸۴ش؛ العروه الوثقى، سید محمدکاظم یزدى (م. ۱۳۳۷ق.)، قم، مکتبه الداورى؛ الفهرست، الطوسى (م. ۴۶۰ق.)، به
کوشش قیومى، نشر الفقاهه، ۱۴۱۷ق؛ القراءات القرآنیه، عبدالهادى الفضلى، بیروت، دارالقلم، ۱۴۰۵ق؛ الکتاب، سیبویه (م. ۱۸۰ق.)، به کوشش عبدالسلام محمد، بیروت، دارالجیل؛ کشف الظنون، حاجى خلیفه (م. ۱۰۶۷ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۳ق؛ کفایه المستفید فى فن التجوید، محى الدین عبدالقادر الخطیب، عراق، وزارت الاوقاف، ۱۴۰۲ق؛ لسان العرب، ابن منظور (م. ۷۱۱ق.)، به کوشش على شیرى، بیروت، دار احیاء التراث العربى، ۱۴۰۸ق؛ مجمع البیان، الطبرسى (م. ۵۴۸ق.)، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۶ق؛ مخارج حروف یا اسباب حدوث الحروف، ابن سینا (م. ۴۲۸ق.)، به کوشش خانلرى، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۸ش؛ مستمسک العروه الوثقى، سید محسن حکیم (م. ۱۳۹۰ق.) قم، دارالتفسیر، ۱۴۱۶ق؛ مستند العروه الوثقى، تقریرات آیه الله خوئى (م. ۱۴۱۳ق.)، مرتضى بروجردى، قم، مدرسه دارالعلم؛ معجم البلدان، یاقوت الحموى (م. ۶۲۶ق.)، بیروت، دارصادر، ۱۹۹۵ م؛ معجم علوم القرآن، ابراهیم محمد الجرمى، دمشق، دار القلم، ۱۴۲۲ق؛ معجم مصنفات القرآن الکریم، على شواخ اسحاق، ریاض، دارالرفاعى، ۱۴۰۴ق؛ المنح الفکریه على متن الجزریه، ملاعلى بن سلطان القارى، به کوشش عبدالقوى عبدالمجید، مکه، مکتبه الدارالمدینه، ۱۴۱۹ق؛ النشر فى القراءات العشر، ابن الجزى (م. ۸۳۳ق.)، به کوشش على محمد، مصر، المکتبه التجاریه الکبرى؛ نظرات فى علم التجوید، ادریس عبدالحمید الکلاّک، بیروت، المطبوعات العربیه، ۱۴۰۱ق؛ نهایه القول المفید فى علم التجوید، محمدى نصرالجریسى، مکتبه التوفیقیه.
________________________________________
[۱]. کشف الظنون، ج۱، ص۳۵۴٫
[۲]. الکتاب، ج۴، ص۴۸۳ ـ ۴۸۴٫
[۳]. سیر نگارشهاى علوم قرآنى، ص۱۷٫
[۴]. الفهرست، ص۱۸۶٫
[۵]. البرهان فى علوم القرآن، ج۱، ص۴۲۹٫
[۶]. البرهان فى علوم القرآن، ج۱، ص۴۲۹٫
[۷]. سیر نگارشهاى علوم قرآنى، ص۳۵٫
[۸]. سیر نگارشهاى علوم قرآنى، ص۳۵٫
[۹]. سیر اعلام النبلاء، ج۸، ص۹۵٫
[۱۰]. درآمدى بر علم تجوید، ص۱۹٫
[۱۱]. الاتقان، ج۱، ص۱۹۸ ـ ۲۱۵٫
[۱۲]. سیر نگارشهاى قرآنى، ص۱۷۰٫
[۱۳]. معجم مصنفات القرآن، ج۴، ص۳۱، ۱۳۸٫
[۱۴]. سیر نگارشهاى علوم قرآنى، ص۲۱۰٫
[۱۵]. آواشناسى زبان عربى، ص۱۱٫
[۱۶]. نظرات فى علم التجوید، ص۴۷٫
..........................