گروه فرهنگی «تیتریک»؛ محمد مهدی حق گویان که اکنون در آستانه سن 16 سالگی خود است، دارای ویژگیهایی است که او را در بین حفاظ جهان منحصر به فرد کرده است.
ویژگیهای منحصر به فرد حافظ محمد مهدی حق گویان
از هشت سالگی حفظ قرآن را در آستان حضرت عبدالعظیم حسنی شروع کرده و در ده سالگی حافظ کل قرآن است.
او دارای مدرک کارشناسی رسمی (نه افتخاری) وزارت علوم است و در حال حاضر در مقطع کارشناسی ارشد رشته علوم قرآن و حدیث مشغول تحصیل می باشد.
وی تنها حافظی است که به واسطه تسلط زیاد بر قرآن کریم می تواند این کتاب آسمانی را به ۶۲ دو شکل از حفظ قرائت کند و تنها حافظی است که تمام عبارت قرآن را می تواند برعکس تلاوت نماید.
بی شک می توان او را با عنایت الهی معجزه قرآن کریم نامید.
این نوجوان نابغه سفرهای متعددی به کشورهای قاره آفریقا ، اروپا و آسیا داشته و این ویژگیها سبب شده در هر کشوری که برنامه اجرا می کند تا چندین هفته جراید آن کشور ویژگیهای او را در صدر اخبار خود قرار دهند.
در زیر گفتگوی خواندنی با نابغه قرآنی جهان اسلام (محمد مهدی حق گویان حافظ کل قرآن) را می خوانید:
این رشته پنج زیر مجموعه دارد: علوم قرآن، علوم حدیث، تفسیر، زبان عربی و زبان انگلیسی که برای هرکدام از این موضوعات کتابهای متعددی باید مطالعه شود.
حفظ قرآن را زیر نظر استادن متعدد در حرم حضرت عبدالعظیم به اتمام رساندم؛ اما ترجمه و تفسیر قرآن را خودم در خانه و با استفاده از نرم افزارها و کتب تفسیر موجود فراگرفتم.
سبک های متنوعی است که حافظ، بر اساس میزان تسلطش بر قرآن کریم از آنها برای تلاوت قرآن بهره می برد. مثلاً اگر شما از بین 77 هزار کلمه قرآن کریم، یک کلمه را که مشابهی ندارد ذکر بفرمایید، من نام سوره، شماره صفحه، شماره آیه، شماره جزء، مکّی یا مدنی بودن سوره، اینکه سوره از چه صفحه ای شروع و به چه صفحه ای ختم می شود، کلمه در کدام قسمت صفحه قرار دارد و اولین آیه آن صفحه چیست، این کلمه چندمین کلمه آن آیه است و سایر موارد را برایتان می گویم.
یا در روش دیگری، اگر شما شماره یک صفحه را بفرمایید، من اولین یا آخرین کلمه هر صفحه را تا آخر قرآن یا به سمت اول قرآن تلاوت می کنم.
آخرین کلمه این صفحه کلمه «یظلمون» است. صفحه بعدش کلمه «مستیقنین» است. صفحه بعد «غافلون». الی آخر.
بعضی از این روش ها از قبل بوده ولی بیشترشان را خودم ابداع کرده ام. مثلاً روش تلاوت بر اساس رئوس قرآن، روشی است که از قبل بوده و حافظان دیگری هم از آن استفاده می کنند؛ اما یکی از روش هایی که خودم ابداعش کردم و بسیار هم مشکل است، این است که مثلاً شما یک کلمه را بگویید و من پشت سر هم کلمات قبل از آن را بخوانم! مثلاً بگویید «یکثرون» و من آیه آن کلمه را، برعکس و از آخر به اول، اینطور بخوانم: یکثرون، لا، ظلمات، فی، ترکهم، و، الی آخر. همین کار را درباره آیات هم می شود انجام داد. یعنی خواندن آیات یک صفحه از پایین به بالا!
یا در روش دیگر: شما شماره یک صفحه را گفته و بپرسید که 157 صفحه بعدش یا قبلش با چه آیه ای تمام می شود!
سوره اعراف است! بسم الله الرحمن الرحیم، واذکروا إذ جعلکم خلفاء...
مرور روزانه یک یا دو جزء قرآن را باعث می شود وقتی شماره صفحه یا آیه یا کلمه ای را می شنوی، آن صفحه یا آیه در ذهنت نقش ببندد.
بله مکتوبشان کرده ام. از من هم نحوه اجرای این سبک ها را خواسته اند؛ اما خوب به دلایل متعدد پی گیری و ثبت نشده.
بله؛ اما نه از همه روش ها. از آنهایی که پیدا کردن محل مورد پرسش ساده تر باشد! چون بعضاً پیش می آید از کلمه یا صفحه ای پرسش می شود و تا آنها آن را بیابند من تلاوتم را به اتمام رسانده ام!
بله. به برکت قرآن من به کشورهای امارات، نیجریه، لبنان، سوریه، ترکیه، عراق، الجزایر، عمان و سودان سفر کرده و اجرای برنامه داشته ام.
بله، سه چهار ماه پیش که برای مسابقات بین المللی و اجرای برنامه به کشور سودان رفته بودم؛ یک روز قرار شد در یکی از «خُلوه»ها برنامه داشته باشیم. خلوه در سودان به مکانی گفته می شود که خانواده ها فرزندانشان را برای حفظ قرآن به مدت یک سال به آنجا می سپارند. من تا وارد آن خلوه شدم خیلی تعجب کردم. دیدم جمعیت زیادی از نوجوانانشان روی زمین خاکی روبه روی هم نشسته اند و مشغول حفظ قرآنند! جالب تر این بود که در دست هر گروه از آنها تنها یک برگ قرآن کریم بود! یعنی کلاً یک قرآن داشتند و آن را برگ برگ کرده و هر برگ را به دست یک گروه داده بودند!!! حتی من دیدم که بعضی از آنها آیه ای را که می خواستند حفظ کنند روی یک چوب می نوشتند و وقتی حفظ می شدند، آن چوب را می شستند و آیه دیگری را روی آن می نوشتند! آن آب را هم به عنوان تبرک می خوردند.
یا وقتی در نیجریه بودم، می دیدم گروه گروه نوجوانانی را که در کنار خیابان به دور هم نشسته اند و مشغول حفظ قرآنند!
در محافل انس با قرآنشان شرکت می کردم و قرآن را برایشان با چند روش تلاوت می کردم. به همین مناسبت، وقتی در سودان بودم لقبی را هم به من دادند و مرا «قولی» صدا زدند. قولی در سودان یعنی کسی که تعداد کلمات و عبارات قرآن را می داند. مثلاً می پرسیدند که عبارت «اساطیر الاوّلین» چند بار در قرآن آمده. جالب آنجا است که در کشور سودان تعداد حافظان قرآن میلیونی است؛ اما آنها تنها یک نفر قولی داشتند!
کسی که حافظ قرآن شده بیشتر با کلام خدا مأنوس شده و در واقع کتاب هدایت بشر را از حفظ است. در نتیجه باید بیش از دیگران عامل به آن باشد. البته وظیفه همه مسلمانان عمل به قرآن است و خداوند در قرآن کریم فرموده در قرآن تدبّر کنید و به آن عمل کنید؛ یکی از این اعمالی هم که خداوند از ما خواسته بعد از پرستش او و در جایگاه دوم، احسان و نیکی به پدر و مادر است. حتی فرموده «فَلا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ»؛ به آنها حتی «اف» هم نگویید و این کلمه احتمالاً معرّف کوچکترین اهانتهاست. یعنی اجازه کوچکترین اهانتی را هم نداریم.
* دیگران را هم تشویق به حفظ قرآن می کنید؟
بله چون حفظ قرآن، زمینه عمل به قرآن است. مثل این است که شما بخواهی به دستوراتی که در یک کتاب آمده عمل کنی؛ ولی آنچه در کتاب نوشته را در حافظه نسپرده باشی! خداوند در سوره مبارکه مزمّل می فرماید: «فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ»؛ هرچقدر برایتان میسر است قرآن بخوانید. حال اگر کسی به این دستور عمل کند و بطور مداوم قرآن بخواند، حافظ قرآن نخواهد شد؟ مسلماً این آیات خود به خود در ذهنش نقش خواهد بست.
* اگر تعداد حافظان قرآن زیاد شود، عاملان به قرآن هم زیاد خواهند شد؟
قطعاً. حفظ قرآن معرفت و درک ما را برای عمل به قرآن بالا خواهد برد؛ اما باید در نظر داشته باشیم که حفظ قرآن شرط عمل به قرآن نیست. چه بسا کسانی که حافظ قرآن
نیستند اما بیش از حافظان، عامل به قرآنند. حفظ قرآن، تسهیل دهنده و تسریع بخش کسب معرفت قرآنی خواهد شد. ان شاء ا…
......................